سعید محسنی نیا
1. مقدمه
ایرانیان با آگاهی و انتخاب خویش دین مبین اسلام را برگزیده اند و آن را در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی سرلوحه خویش قرار داده اند. آنان رعایت كامل قوانین و مقررات شرع را بر خود لازم و واجب می دانند و اعتقاد دارند اسلام به عنوان دین خاتم به منظور به تعالی رساندن انسان به بشریت عرضه شده است و بدین جهت در تمامی ابعاد زندگی از جمله اقتصاد، برنامه های مدون و دقیقی را طراحی نموده است.
بنابر تعالیم موجود در نظام اقتصادی اسلام، انسان مالك اصلی محسوب نمی شود بلكه مالك اصلی، خداوند متعال است و انسان امانتدار می باشد. در این نظام ربا به شدت تحریم شده است، برخی معاملات و عقود مانند معامله مشروبات الكلی ممنوع هستند، مالیات هایی همچون خمس و زكات رایج می باشد.
حال این سوال مطرح می شود و آن اینکه چرا علی رغم وجود فرهنگ غنی اسلامی و معارف والای آن، رویکرد حاکم بر حسابداری موجود در ایران، بیگانه از معارف اسلامی می باشد ؟
آیا در نظام اقتصادی اسلام، از حسابداران این انتظار نمی رود که خود را در برابر موارد خلاف قوانین شرع معذور ندانند و شعار ناصحیح « مأمورم و معذور » را بکار نبرند و در نتیجه حسابداران خویش را ملزم به خودداری از ثبت معاملات و رویدادهای نامشروع نمایند ؟
آیا در نظام اقتصادی اسلام که در آن مالیات های اسلامی خمس و زکات واجب و لازم است، از حسابداران این انتظار نمی رود گزارش های مالی به منظور محاسبه این دو فریضه الهی را تهیه و افشا نمایند ؟
آیا در نظام اقتصادی اسلام که در آن ربا به شدت تحریم شده است، حسابداران می توانند اقدام به مشاركت در اخذ و ثبت وام ها و معاملات ربوی نمایند ؟
پاسخ به سؤالات فوق، ضرورت توجه به رویكرد اسلامی در حسابداری را بیان می نماید.